به گزارش راهبرد معاصر؛ حجت الاسلام و المسلمین علی مصباح یزدی (فرزند مرحوم علامه مصباح یزدی رحمةالله علیه) در همایش اعلام موجودیت سازمان جوانان جبهه پایداری که در دانشکده پلیمر دانشگاه امیرکبیر برگزار شد؛ در باب اهداف فعالیتهای تشکیلاتی با محور نظام فکری اسلام گفت: بشر از ابتدای تاریخ هیچ زمانی به طور فردی و کاملاً مستقل از دیگران نتوانسته است نیازهای خود را رفع کند و همیشه به همکاری و هم افزایی نیاز داشته است. هرچه جوامع پیشرفتهتر شدند، نیاز به همکاری بیشتر شد و نوع همکاری و روابط درون سازمانی و بیرون سازمانی شکل پیچیدهتری به خود گرفت.
وی افزود: در دوره حاضر زمانی که دولتهای مدرن تشکیل شدند، نیاز بود دولتها برای پیشبرد اهداف جامعه، نقش آفرینی کرده، بتوانند مردم را با خود همراه کنند و آنها را در قدرت سهیم کنند. در این زمان، تشکیل مجموعههایی که با همفکری و همکاری اهداف خود را پیش ببرند، نیازش بیشتر احساس شد.
وی در ادامه افزود: در جوامع غربی که بیشتر بر اساس منظومه فکری سکولار ایجاد شده، این تشکلها بیشتر حول محور آرمانهایی هدفگذاری میشود که ارزشهای سکولار دارند. آنچه که امروز به عنوان غرب تمدنی از آن یاد میکنیم، انسان را تکامل یافته حیوان میداند که برای بقا، نیازمند قدرت است! همچون قانونی که در طبیعت است، تنازع برای بقا بالاترین اصل در زندگی بشر غربی است.
وی تصریح کرد: لذا در بسیاری از نظریههای فلسفی، اخلاقی، حقوقی، سیاسی و اجتماعی، بالاترین اصل برای زندگی بشر قدرت است. در نظر متفکران غربی که جریان اجتماعی و سیاسی امروز غرب بسیار تحت تأثیر آن است، همچون نیچه اعتقاد دارند اخلاق انسانی بر محور قدرت شکل میگیرد. برای به دست آوردن قدرت هر کاری که انجام بشود اخلاقی است و انجام ندادنش بیاخلاقی است. در این نگاه برای رسیدن به قدرت از هر ابزاری میتوان استفاده کرد حتی اگر آن فعالیت کشتن میلیونها انسان باشد.
حجت الاسلام مصباح در ادامه گفت: در این چهارچوب فکری وقتی نوبت به کار تشکیلاتی در حوزه سیاسی میرسد، هدف اصلی به دست آوردن قدرت میشود. ساختار سیاسی غربی ابایی ندارند که بگوید حزب برای به دست گرفتن قدرت است. کسانی که انگیزهای برای به قدرت رسیدن ندارند، وارد حزب نمیشوند و حزب به معنای محلی برای اجتماع کاندیداها برای کسب قدرت میشود و قدرت سیاسی هم به همراه خود قدرت اقتصادی میآورد. به طور خلاصه در جوامع غربی حزب سه انگیزه اصلی دارد: قدرت، ثروت و شهوت و مسائل دیگر فرع این سه اصل میشود و اگر برخلاف این مسیری طی شود، آن را نابود میکنند.
وی در ادامه با طرح این پرسش که به عنوان مسلمان آیا ما با توجه به تعلیمات اسلامی نیازی به چنین تشکلهایی داریم؛ افزود: اگر نیاز داریم هدف این تشکلها چه باید باشد؟ آیا کفایت میکند طبق همان مدل غربی پیش برویم؟ یا نظام فکری و ارزشی که اسلام تأکید کرده اقتضا میکند که در هدفگذاری و فعالیت به شکل دیگری عمل کنیم؟ در آموزههای اسلامی، بشر موجود برتر است و تکامل یافته حیوان نیست و مهمترین هدف و غایت انسان، عبودیت و بندگی خداست.
فرزند آیت الله مصباح در ادامه گفت: انسان در نگاه اسلام یک موجود ابدی است و نتیجه زندگی در این دنیا را در جهان ابدی خواهد دید و اگر طبق نقشه خدا بخواهد عمل کند، حکومت یک بخشی از این ماجراست که میتواند مسیر را هموار کند تا انسانها بتوانند به حداکثر ظرفیت درونی خود برسند. در یک تشکیلات اسلامی برخلاف تشکیلات غیراسلامی، باید قدرت بر محور عبودیت و بندگی خدا تشکیل بشود. استفاده بهینه از نیروی انسانی، از فرصت و امکانات برای کمک به همدیگر در مسیر بندگی خدا باید سرلوحه کارها قرار بگیرد.
وی افزود: چنین تعریفی از حزب با تعریف غربی از حزب تفاوت دارد و لذا لوازمی خاص خود را هم دارد. اگر نحوه برنامه ریزی، تعامل و رفتار مثل حزبی باشد که برآمده از تفکر سکولار است، این با چهارچوب فکری اسلام همخوانی ندارد. سنگ بنای کار حزبی را باید بر مبنای تقوای الهی گذاشت. به قول شهید بهشتی تشکیلات معبد است. ما در تشکیلات سیاسی جمع میشویم برای عبادت خدا. مراقب باشیم این فعالیت برای خدا باقی بماند و حدود الهی رعایت بشود.
فرزند مرحوم علامه مصباح در پایان خاطر نشان کرد: فعالیت اجتماعی لغزندگی خاص خودش را دارد. وقتی پیوند با قدرت پیدا کند، میتواند دامگاهی باشد برای شیطان و کم کم ممکن است خدا را فراموش کنیم. همچنان که اگر مراقب باشیم، بهترین ظرفیت برای رشد و تعالی انسانی میشود و از طرفی میتواند با یک غفلت این زمینه رشد تبدیل به سقوط و از دست دادن همه داراییهای معنوی انسان شود. در کار تشکیلاتی باید تواصی به حق و صبر داشته باشیم و هرچه زمینه فعالیت برای قدرت بیشتر میشود، باید درجه بالاتری از تقوا و ایمان داشته باشیم تا از لغزشها در امان بمانیم./ فارس